ببین مشتری چی میخواد؟
درخواست پسرم
امروز میخواستم یه داستان براتون تعریف کنم درمورد توجه به حرف مشتری.
پسرم گفت،بابا بریم لوازم التحریر،میخوام چیزی بخرم.
گفتم چیز خاصی مد نظرت هست یا نه فقط همینطوری میخوای بری یه سری به لوازم التحریر بزنی؟
گفتش با پولم میخوام یک اسباب بازی هیجان انگیز یک نفره بخرم که باهاش بتونم تنهایی بازی کنم ،چون اکثر اسباب بازی هام دو سه وچهار نفره است.
فروشگاه لوازم التحریر
گفتم باشه ، یه وقت گذاشتم و دو نفری با همدیگه رفتیم فروشگاه لوازم التحریری که نزدیک منزلمان بود و با اینکه فروشگاه بزرگی نیست،ولی به اندازه یک بازار بزرگ وسیله داره و جنسش جوره و این خیلی خوبه که مشتری هرچی بخواد داره و مهمتر اینکه خوبش رو هم داره ،لوازم التحریر،لوازم طراحی،کتاب و حتی اسباب بازی های فکری.
ونکته بسیار مهم تر این فروشگاه اینه که چهار تا فروشنده حرفه ای و آموزش دیده داره که بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد هم هستند.
توجه به درخواست مشتری
یکی از فروشنده ها خوش آمد گفت و گفت بفرمایید در خدمتم. پسرم رفت سراغ اسباب بازی ها و به فروشنده گفت:(من یک اسباب بازی یکنفره میخوام که هیجانی هم باشه)اما متاسفانه در این مورد خاص این فروشنده عزیز آموزش ندیده بود که به حرف و تغاضای مشتری خوب گوش دهد و متوجه شود مشتری دقیقا چه چیزی می خواهد؟وهمون رو به مشتری تحویل دهد،و وقت خودش و آن مشتری را تلف نکند.
این فروشنده عزیز شروع کرد چندین مدل اسباب بازی را آورد و یکی یکی توضیح دادو جالبه بدونید چند تا پازل هم آورد ،500 و 1000تیکه!! ولی این فروشنده به حرف پسرم توجه نکرد که گفت یه بازی هیجانی میخوام یه بازی که بپربپر و دادوفریادی باشه،نه یه بازی آرام و آهسته مثل پازل و حالا بگرد دنبال تیکه گمشده !!
اصرار بر اشتباه
واین خانم فروشنده عزیز چند مدل اسباب بازی دیگه هم نشون داد و حتی آخر سر گفت ،آهان پیدا کردم با این بازی میتونی تنهایی بازی کنی .
در حالی که بزرگ روی جعبه نوشته بود، بازی دو نفره.
ومیگفت برای بچه برادرم هم بردم ،خیلی جذابه.
بله ،جذابه ولی نه برای هر بچه ای.
حرف آخر
منظورم از این داستان این بود که،خیلی باید توجه کنیم و گوش شنوا داشته باشیم که مشتری چی میگه و چی میخواد؟ و همون رو بهش بدیم .نه اون چیزی که خودمون میخوایم.
بله فروشنده حرفه ایی می آد اول اون چیزی که مشتری می خواد رو بهش میده و در پیشنهاد دوم اون چیزی رو که خودش میخواد بفروشه رو هم پیشنهاد میده و اتفاقآ میفروشه و خوب هم میفروشه چون در مرحله اول اعتماد مشتری رو بدست آورده.
بایداز خودمون و خواسته های خودمون بیرون بیاییم و ببینیم وگوش کنیم و توجه کنیم که مشتری چی می خواد و همون رو بهش بفروشیم.
من در این مورد و موارد مشابه داستان ها ونکات کلیدی دیگری رو هم در کتاب خاطرات یک فروشنده مثال زدم وشما رو دعوت میکنم که این کتاب رو هم مطالعه بفرمایید.
غلام علی محمدی
دیدگاهتان را بنویسید