خواسته هایت با داشته هایت یکی نیستند!!!
کیفیت
رفته بودم دفتر کار یکی از دوستان گرامی، مردی بسیار زیرک ،باهوش و درستکار
صحبت از کیفیت جنس شد، گفت من وقتی جنسی را سفارش می دهم ،
حتماً قبل از سفارش ساخت با چهار نفر خبره آن کار مشورت می کنم.
بهترین و با کیفیت ترین جنس را انتخاب میکنم، و به بهترین شرکت های سازنده که بهترین و معتبرترین نوع برند ها را تولید می کنند پیشنهاد میدهم، برای تولید اش.
و بر سر کیفیت جنس بی نهایت اصرارمیکنم حتی اگر قیمت جنس مقداری هم گران تمام شود ولی از اصل کیفیت و مواد اولیه چیزی کم نمی گذارم .
و وقتی جنس حاضر میشود و به دستم میرسد قبل از فروش اول میبرم منزل خودم و همسرم از این محصولات استفاده میکنیم تا از اصالت و درستی مواد اولیه آن اطمینان حاصل کنیم و بعد از آن شروع به فروش می کنم.
شفافیت
این دوست گرامی ابتدا با خودش شفاف است و می داند که چه می خواهد،
و دوم با آن شرکت سازنده هم همین طور شفاف برخورد می کند که من چه جنسی و با چه کیفیتی می خواهم،و این بسیار عالی است و خیر و برکت بسیار زیادی در شفاف بودن نهفته است.
عدالت
و نکته بعدی که بسیار مهم است اینکه عدالت دارد در کسب و کارش .
عدالت به این معنی که اول خودش استفاده می کند ،و در صورت رضایت خاطر از این محصولات، بعد از آن شروع به فروش می کند .
و به این ترتیب خیر و برکت در کسب و کارش و زندگیاش جریان همیشگی دارد.
خواسته ، داشته
این دوست عزیز در قسمتی از صحبتهایش به این نکته اشاره کردند که ما,
اکثراً خواسته هایمان با داشته هایمان یکی نیست!!؟
گفتم چطور؟!
گفت ببین، ما یک خواستهای داریم و می خواهیم به آن خواسته برسیم،
به یک جایگاه اجتماعی،
به یک کسب و کار خوب و عالی،
به یک ثروت و خوشبختی،
به یک موفقیت خاص ،
به یک همسر خوب.
و خلاصه به هر چیز دیگری، ولی به آن نمی رسیم !!
چرا که ما داشته هایمان به اندازه آن خواسته هایمان یا نیست یا بسیار اندک است بنابر این به آن خواسته نمی رسیم.
ما هنوز لیاقت و شایستگی یک جایگاه اجتماعی خاص را نداریم و در خود تقویت هم نکردیم به آن نمیرسیم،
پیشرفت و گسترش کسب و کارمان را میخواهیم ولی هیچ تلاشی در راه رسیدن به آن نمی کنیم،
از کسی مشورت نمی گیریم، قدمی بر نمی داریم، با این که آن خواسته را داریم ولی به آن نمی رسیم،
چون هنوز لیاقت و شایستگی آن را پیدا نکردیم،بنابراین به آن نمی رسیم.
و اینگونه می شود که خیلی ها ممکن است از نظر دارایی به یه جاهایی رسیده باشند ولی میبینم خیلی سریع همه چیز را از دست میدهند
وبقول معروف ورشکسته می شوند،
ویا به جایگاه خاص اجتماعی رسیده اند، ولی خیلی زود آن جایگاه را از دست میدهند.
یکی از دلایل ورشکستگی و عدم موفقیت اینگونه اشخاص، عدم لیاقت و شایستگی است که در درون خود دارند و نمی توانند باور کنند چنین موفقیت و ثروتی را.
و خیلی زود همه چیز را از دست خواهند داد تا به سطح لیاقت های خودشان برگردند و آنجا احساس راحتی می کنند.
نتیجه
بسیاری از عدم موفقیت ها و شکست ها و نرسیدن به خواسته ها،
دلیلش این است که خواسته های ما با داشته های درونی ما مساوی نیست، یکسان نیست.
و هنوز به آن باور نرسیدیم که لیاقت آن را داریم .
و به همین دلیل همواره اذیت می شویم در راه رسیدن به یک هدف و مقصد.
خوب است که این موانع را شناسایی کنیم و یکی یکی و آهسته ، این موارد را در وجود خودمان حل کنیم و باورهای خوب و عالی در درون خودمان ایجاد کنیم تا بتوانیم به هر خواستهای که خواسته باشیم و به هر موقعیتی که خواسته باشیم به راحتی برسیم.
غلام علی محمدی
دیدگاهتان را بنویسید